مهناز کرمی
جامعه شناس و پژوهشگر
مجهولالهویه بودن اعضای یک جامعه آثار و پیامدهای منفی زیادی به همراه دارد که ممکن است روند توسعهی اجتماعی و اقتصادی را کند کرده و از آن ممانعت نماید. از جمله مهمترین پیامدهای آن میتوان به ایجاد اختلال در سیستم سیاستگذاری اجتماعی واقتصادی دولت اشاره نمود. این اختلال به گونهای اتفاق خواهد افتاد که با بر هم خوردن آمارهای جمعیتی، سازمانهای مسئول، در خدمات رسانی به افراد دچار مشکل میشوند.
از سوی دیگر این افراد در سیستم اجتماعی مقبولیت کافی نخواهند داشت و به نوعی از سوی مردم و نهادهای مختلف مردمی و عمومی دچار طرد اجتماعی خواهند شد که این طرد شدگی خود برای جامعه و اعضای آن آسیبهای جدی به همراه خواهد داشت. بطور مثال یک فرد جوان که در سن اشتغال قرار دارد به دلیل مجهولالهویه بودن در نظام کار و شغل جامعه جایی نخواهد داشت و به همین سبب ممکن است به مشاغل کاذب و یا نابهنجار روی بیاورد. از جمله این مشاغل نابهنجار میتوان به تکدیگری، تن فروشی، سرقت و … اشاره کرد که همه اینها برای نظام اجتماعی آسیبزا بوده و سیستم اجتماعی یک جامعه را دچار اختلال مینمایند.
از سوی دیگر ممکن است این افراد به دلیل مجهولالهویه بودن به سمت ازدواجهای نامشروع و یا ثبت نشده کشیده شوند که همین امر باعث زاد و ولد و افزایش تعداد آنها میگردد و افزایش تعداد چنین افرادی مساوی است با کندی روند توسعهیافتگی اجتماعی و افزایش میزان آسیبهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه.
بدیهی است که برخوردهای قهری با چنین افرادی نمیتواند چندان به آگاهی آنها در این زمینه کمک نماید. اما شاید بتوان با فرهنگسازی از طریق رسانههای جمعی از قبیل رادیو و تلویزیون و یا حتی آموزشهای تسهیلگرانه به کمک تسهیلگران زبده از تعداد این افراد کاست.
از دیگر روشهای برخورد با این افراد میتوان به حضور روانشناسان اجتماعی و بالینی در مراکزی که این افراد را تحت پوشش قرار میدهند اشاره نمود. مشاورههای روانشناسی و مددکاری اگر به شیوههای درست و دقیق صورت پذیرند میتوانند در کمک به چنین آسیبهایی در جامعه اثربخش واقع شوند.