مریم جهان پناه
خبرنگار
براساس آمار، تنها در شش ماه اول امسال ۲۸۷ فرد مجهول الهویه و فاقد سرپرست موثر در استان تهران شناسایی شدند که با حکم قضایی به مراکز نگهداری بهزیستی ارجاع و پذیرش شدند.آنطور که “شجاع کرمی رییس ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی” می گوید: “افراد مجهول الهویه به چند دسته تقسیم می شوند؛ عده ای که خانواده ندارند و در سطح شهررها شدند . تعداد قابل توجهی هم سرپرست دارند که با حکم قضایی به مراکز ما سپرده می شوند و برخی دیگربدون سرپرست موثر هستند که ۹۹درصد از این افراد بیش از ۵۰ سال سن دارند و اغلب دچار بیماری و یا اختلالات روانی هستند”. این در حالیست که دکتر وحید قبادی دانا رییس سازمان بهزیستی کشور نیزمی گوید: “حدود ۱۴ هزار معلولی که در مراکز شبانه روزی نگهداری میشوند، مجهولالهویه هستند و چون متولی برای نگهداری ندارند نیاز به حمایت دارند از این رو یک میلیون و ۱۴۰ هزار تومان برای این افراد سرانه در نظر گرفته شده است.البته وی به این نکته نیز اشاره می کند که این سرانهها تقریباً یک سوم هزینه نگهداری این افراد در مراکز را تشکیل میدهد و مراکز نگهداری مجبورند برای نگهداری از آنها از خیرین و اشخاص خاص نیز کمک بگیرند”.
اما شنیدن داستان زندگی هر کدام از این افراد از زبان مددکاران بیان کننده وضعیت نگران کننده آنهاست که در جامعه رها شدند حالا فرقی نمی کند زن باشد یا مرد ،سالمند باشد یا میانسال و…همه رهاشدگان در جامعه هستند که می توانند نوعی آسیب تلقی شوند.
نگاه پردرد و غم انگیز
مددکار رویا که بعنوان یکی از افراد مجهول الهویه در مراکز بهزیستی نگهداری می شود درباره چگونگی داستان زندگیش اینگونه می گوید:سالها پیش خانواده رویا او را جلوی درب بیمارستان تنها با یک ساک لباس و یک بسته پوشک رها کردند و تنها نشانی او اسم کوچکش بود که برروی تکه کاغذی نوشته شده بود .
وی می افزاید : وقتی او را به مرکز آوردند هیچ سخنی نمی گفت اما نگاهش پر درد بود .
این مددکار ادامه می دهد : بلاخره رویا که سن و سال زیادی داشت به زندگی خود اشاره می کند و تنها از همسرش که خلبان و حقوق بگیر نیروی هوایی بود یاد می کند و می گوید که با پسرش زندگی می کرده ولی وقتی روانش بهم م می ریزد به بهانه رفتن به بیمارستان او را رها می کند و دیگر هیچ وقت اور ا نمی بیند.
وی می گوید: با اینکه رویا اوضاع واحوالی خوبی نداشت اما هرگز از پسرش انتقاد نکرد و تنها انتقادش به آهی که می کشد ختم می شود ولی چهره معصومش حکایت زندگی غم انگیز او را بیان می کند.
زباله گردی در شهر
محمد فرد دیگری است که بعنوان مجهول الهویه پایش به مرکز بهزیستی باز می شود. آنطورکه مددکارش می گوید: کار محمد جمع کردن و سرک کشیدن به سطل زباله ها بود .
با اینکه سن و سالش کم نبود اما در نگاه اول تو را به یاد کارتن خوابهایی می انداخت که کارشان جمع کردن زباله های شهر است.
این مددکار می افزاید : مدتها بعد از اینکه محمد راهی مرکز می شود دو خانم با سر و وضع موجه به مرکز مراجعه و عکس گمشده خود را نشان می دهند.عکسی که با چهره واقعی محمد کاملا متفاوت بود .
وی ادامه می دهد : بلاخره مشخص می شود که محمد پدر خانواده ، صاحب نمایشگاه خودرو بوده که از وضعیت مالی خوبی برخوردار بوده ولی از زمانیکه بیمار شده و درمانش به نتیجه نرسیده او را از خانه بیرون می کنند و او به ناچاردنبال زباله در سطل زباله ها می گردد.
مددکار محمد با بیان اینکه خانواده او حاضر به نگهداری نبودند می گوید: شاید وضعیت مالی محمد خانواده را مجبور کرد تا دنبال گمشده خود بگردند ونشانی از او پیدا کنند.
پروفسور مجهوال الهویه
زهره فرد مجهول الهویه ای است که در امریکا زندگی می کرد .او که پروفسورمطرح بود یک هفته از آمدنش به ایران برای دیدن خواهرش می گذشت که از خانه بیرون می آید ولی دیگربه خانه بر نمی گردد و می شود یک مجهول الهویه .
مددکارش می گوید: وقتی رویا را که دچار آلزایمر شدید بود توسط نیروی انتظامی شناسایی و به مرکز آوردند تنها یک بلوز و دامن بر تن داشت. حتی پلاستیکی بر سراو کشیده بودند که حکم روسری داشت .
وی می افزاید: رویا تنها از خاطرات دورش و از همسرش که پروفسور بود سخن می گفت اما خاطرات نزدیک را به یاد نمی آورد بطوریکه آدرس خانه اش را به زبان انگلیسی می نوشت و این نشان می داد که گذشته دورخود را به یاد دارد ولی از خاطرات نزدیک چیزی به یاد نمی آورد.
این مددکار می گوید: افراد رها شده زیادی به مرکز ما ارجاع داده می شوند و اگر فردی از خانواده مفقود شود به این مرکز مراجعه می کنند تا شاید گمشده خود را اینجا پیدا کنند چرا که عکس این افراد کمک می کند تا خانواده ها زودتر شناسایی کنند و به نتیجه برسند.
مجهول الهویه های حقوق بگیر
محمد رضا جواهری زاده مدیر یکی از مراکز نگهداری نیز اینگونه داستان مجهول الهویه ها را بیان می کند: زن میانسالی بعد از فوت همسرش به خانه مادرش بر می گردد اما حالا از اوکه اختلالات روانی دارد انتظارات زیاد تری دارند و کارهای خانه به او محول می شود حتی گاهی کتک هم می خورد .
وی به “ایران” می افزاید: معصومه مجبور می شود از خانه فرار کند و هر بار که فرار می کند توسط عوامل انتظامی و بهزیستی شناسایی و تحویل خانواده می شود. ولی بار آخر اسم خود را اشتباهی می گوید و این باعث می شود که دیگر شناسایی نشود و بلاخره به مرکز ما می آید.
وی در ادامه به داستان زندگی محسن اشاره ای می کند و می گوید: آنطور که خانواده محسن که صاحب فرزند است می گویند که او دست بزن داشته و فرزندش به خاطر همین موضوع از خانه بیرون رفته و بر اثر تصادف جان خود را از دست می دهد .
جواهری زاده خاطر نشان می کند: این اتفاق باعث می شود تا محسن دچار اختلالات روانی شود و این بهانه ای می شود تا او را به بهانه درمان در خیابان رها می کنند .محسن مدتی در بیمارستان می ماند و از طریق بهزیستی به مرکز تحویل داده می شود.
اما داستان فاطمه که نامش بعنوان مجهول الهویه در مرکز نگهداری به ثبت رسیده نیز موضوع دیگری است که جواهری زاده به آن اشاره می کند و می گوید: فاطمه از طرف همسایه خود به مرکز ما معرفی می شود اما بعد از فوت اومشخص می شود که در واقع همسایه او مادرش بوده که پسرش حاضر به نگهداری از مادر بیمارش نبود.
وی بیان می کند: حتی گاهی پسرش بعنوان خیر به او سر می زد ولی هرگز نگفت که فاطمه مادرش بوده چون نگهداری از او بار مالی داشت.
این مدیر مرکز ادامه می دهد: ما افراد مجهول الهویه داریم که حتی فرزند شهید هستند اما با حکم قاضی نزد ما می آیند در حالیکه می توانند از حقوق پدر خود استفاده کنند. به طور مثال فردی به مرکز ما ارجاع داده شد که خواهرش به لحاظ مالی مشکلی نداشت اما مستمری پدرش را می گرفت.
یا جانبازمجهول الهویه ای در مرکز ما نگهداری می شود که چند سالی رها شده در حالیکه حقوق بگیر است اما حقوقش را پسران او دریافت می کنند.
۹۹ درصد از افراد مجهول الهویه را دارای بیماری روانی مزمن هستند
این در حالیست که شجاع کرمی رییس ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی به “ایران” می گوید: برخی از افراد مجهول الهویه توسط شهرداریها شناسایی و در دو سامان سرای اسلامشهر و لویزان پذیرش و ساماندهی می شوند.
وی می افزاید: در این مراکزشهرداری، نماینده ای از سازمان بهزیستی حضور دارد که پس از اخذ حکم قضایی این افراد در مراکز ما پذیرش می شوند.
کرمی بیان می کند: گروه دیگری از این افراد توسط نیروی انتظامی شناسایی و در مراکز ما پذیرش می شوند .اما برخی دیگر از این افراد هستند که خانواده دارند و در واقع نوعی آسیب تلقی می شود .این خانواده ها حکم مجهول الهویه برای اعضای خانواده می گیرند و به مرکز ما مراجعه می کنند که مجبوریم چون حکم قضایی دارند در مراکز برا ی آنها پذیرش بگیریم .
وی دلیل این اقدام از سوی خانواده ها را بالا بودن هزینه و یا عدم پرداخت هزینه ذکر می کند.
به گفته رییس ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی ، این خانواده ها معتقدند که دولت وظیفه نگهداری از این افراد را دارد و نباید خانواده هزینه ای در این خصوص تقبل کنند.حتی مواردی وجود دارد که با وجود داشتن وضعیت اقتصادی خوب ولی حاضر نیستند که فرد بیمار خود را نگهداری کنند.
وی ادامه می دهد : چند سال گذشته فردی از شهردار وقت مجوز ۴ واحد برای نگهداری افراد دارای معلولیت که مجهول الهویه بودند را دریافت می کند ولی متاسفانه بعد از دو سال درخواست پذیرش این تعداد افراد را در مراکز می کند .در حالیکه مجوز این فرد در راستای نگهداری این افراد بوده است.
کرمی بیان می کند: در حال حاضر افراد مجهول الهویه شامل چند گروه هستند : عده ای که خانواده ندارند و رها شدند .عده ای هم تعداد قابل توجهی هستند که سرپرست دارند که با حکم قضایی به مراکز ما سپرده شدند.و برخی بدون سرپرست موثر هستند.
وی حدود ۹۹ درصد از افراد مجهول الهویه را دارای بیماری روانی مزمن می داند که از بیش از ۵۰ سال سن دارند.
به اعتقاد وی ، اگر در ازای هر ترخیصی یارانه خاصی به مراکز داده شود می توان به یک پویایی در مراکز رسید تا ترخیص فعال داشته باشند چرا که در حال حاضر ما برای پذیرش های جدید با مشکل روبرو هستیم .مگر اینکه خانواده هزینه فرد را پرداخت کند.
رییس ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی می گوید: به طور میانگین هر روز بین ۵ تا ۱۰ فرد مجهول الهویه به این مرکز ارجاع داده می شود.
وی در خصوص فرآیند پذیرش افراد مجهول الهویه می افزاید: روند کار به این صورت است که فرد ی که به اینجا ارجاع داده می شود اطلاعات او در این مرکزثبت و به همراه نامه قوه قضایی در کمیته پذیرش مطرح می شود تا به یکی ۸۴ مرکزی که در ۱۶ شهرستان استان تهران بجز شهر تهران و شمیرانات هستند معرفی و در نتیجه به مرکز نگهداری فرستاده می شود.
وی ادامه می دهد: همه افراد مجهول الهویه از طریق این مرکز به مراکز نگهداری ارجاع داده می شوند مگر اینکه برخی از خانواده ها به دلیل اینکه اطلاعات فرد جایی ثبت نشود و روند تشکیل پرونده به سرعت انجام شود تخلف کرده و مستقیما با پرداخت هزینه ای برای اعضای خانواده خود از مرکز پذیرش می گیرند که اگر این افراد از سوی بازرسان شناسایی شوند با آنها برخورد می شود.
کرمی یادآور می شود: متاسفانه افرادی هم در مراکز نگهداری می شوند که مستمری بگیر نهادهای دیگر هستند که به نظر می رسد اگر یارانه به اینگونه افراد تعلق نگیرد کمک بزرگی است به بهزیستی.
به گفته وی ، برخی از این افراد با پیگیری مددکار مرکز شناسایی می شوند و به خانواده تحویل داده می شود اما گاهی هم خانواده رغبتی برای تحویل فرد و نگهداری از او نشان نمی دهد.
کرمی به طور میانگین هزینه نگهداری یک فرد مجهول الهویه در مرکزرا ماهانه دو تا سه میلیون تومان ذکر می کند و می گوید: متاسفانه افراد مجهول الهویه ازمشکلات زیادی برخوردار هستند و این امر موجب می شود تا برخی از مراکز آنها را پذیرش نکنند.این در حالیست که تقریبا ۱۰درصد از سهمیه هر مرکز برای افراد مجهول الهویه اختصاص دارد.
رییس ستاد پذیرش و هماهنگی بهزیستی در ادامه به آمار مراجعات افراد اشاره می کند و می افزاید : در شش ماهه اول سال ۹۹ تعداد مراجعین حوزه توانبخشی نسبت به شش ماهه اول سال ۹۸ کمتر بوده و علت آن را می توان پایان دوره ی بازنگری پرونده ها و تمدید یارانه ی اختصاص یافته به مددجویان پذیرش شده ی سالهای گذشته در مراکز نگهداری شبانه روزی و شیوع ویروس کووید ۱۹ و به تبع آن انجام محدودیت های پذیرش در مراکز ذکر کرد .
وی بیان می کند: بیشترین میزان پذیرش توانخواهان دارای خانواده مربوط به بیماران اعصاب و روان ( ۱۵۶ نفر ) و توانخواهان بالای ۱۴ سال ( ۱۴۱ ) میباشد. البته تعداد پذیرش افراد فاقد سرپرست با دستور مقام قضایی نسبت به سال گذشته تغییر محسوسی نداشته و بیشترین تعداد مربوط به سالمندان مرد میباشد که علت آن نامساعد بودن شرایط زندگی و عدم توانایی پرداخت هزینه های مراکز نگهداری توسط خانواده مددجویان و مراجعه ی آنها به دادسرا و اخذ حکم قضایی منوط به پذیرش رایگان به صورت فاقد سرپرست موثر در مراکز نگهداری است.
کرمی خاطر نشان می سازد: در شش ماهه اول سال ۹۹ تعداد توانخواهان بی سرپرست و فاقد سرپرست موثر که با حکم قضایی به این اداره ارجاع شده اند ۲۸۷ نفر میباشد که نسبت به سال ۹۸ به تعداد ۵۰ نفر کاهش داشته که علت آن را تکمیل ظرفیت مراکز موجود و عدم افزایش یارانه مراکز و رعایت محدویت های ناشی از دستورالعمل ها و بخش نامه های صادره از ستاد پیشگیری از کرونا در بهزیستی کشور می توان ذکر کرد.
وی یادآور می شود: در شش ماهه اول سال ۹۹ تعداد توانخواهان کارتن خواب که از سامانسراهای اسلامشهر و لویزان در مراکز نگهداری پذیرش شده اند ۵۳ نفر بوده که از این تعداد ۱۸ نفر زن و ۳۵ نفر مرد میباشند. آمار سال جاری در مقایسه با سال گذشته گویای این مطلب است که در جامعه آسیب پذیری اقشار جامعه بدلیل عدم پشتوانه ، حقوق یا مستمری ، طلاق از همسر، اعتیاد، بیکاری، فحشا، فقراقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بیشتر شده است.
پیامدهای اجتماعی طرد شدگی
مهناز کرمی جامعه شناس و پژوهشگردر خصوص پیامدهای اجتماعی افراد مجهول الهویه به “ایران” می گوید : مجهولالهویه بودن اعضای یک جامعه آثار و پیامدهای منفی زیادی به همراه دارد که ممکن است روند توسعهی اجتماعی و اقتصادی را کند کرده و از آن ممانعت نماید.
وی می افزاید : از جمله مهمترین پیامدهای آن میتوان به ایجاد اختلال در سیستم سیاستگذاری اجتماعی واقتصادی دولت اشاره نمود. این اختلال به گونهای اتفاق خواهد افتاد که با بر هم خوردن آمارهای جمعیتی، سازمانهای مسئول، در خدمات رسانی به افراد دچار مشکل میشوند.
کرمی در ادامه بیان می کند: از سوی دیگر این افراد در سیستم اجتماعی مقبولیت کافی نخواهند داشت و به نوعی از سوی مردم و نهادهای مختلف مردمی و عمومی دچار طرد اجتماعی خواهند شد که این طرد شدگی خود برای جامعه و اعضای آن آسیبهای جدی به همراه خواهد داشت.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح می کند: بطور مثال یک فرد جوان که در سن اشتغال قرار دارد به دلیل مجهولالهویه بودن در نظام کار و شغل جامعه جایی نخواهد داشت و به همین سبب ممکن است به مشاغل کاذب و یا نابهنجار روی بیاورد. از جمله این مشاغل نابهنجار میتوان به تکدیگری، تن فروشی، سرقت و … اشاره کرد که همه اینها برای نظام اجتماعی آسیبزا بوده و سیستم اجتماعی یک جامعه را دچار اختلال می کنند.
از سوی دیگر ممکن است این افراد به دلیل مجهولالهویه بودن به سمت ازدواجهای نامشروع و یا ثبت نشده کشیده شوند که همین امر باعث زاد و ولد و افزایش تعداد آنها میگردد و افزایش تعداد چنین افرادی مساوی است با کندی روند توسعهیافتگی اجتماعی و افزایش میزان آسیبهای اجتماعی و اقتصادی در جامعه.
به اعتقاد کرمی ، بدیهی است که برخوردهای قهری با چنین افرادی نمیتواند چندان به آگاهی آنها در این زمینه کمک کند. اما شاید بتوان با فرهنگسازی از طریق رسانههای جمعی از قبیل رادیو و تلویزیون و یا حتی آموزشهای تسهیلگرانه به کمک تسهیلگران زبده از تعداد این افراد کاست.
وی به روشهای برخورد با اینگونه افراد اشاهر می کند و می گوید:از دیگر روشهای برخورد با این افراد میتوان به حضور روانشناسان اجتماعی و بالینی در مراکزی که این افراد را تحت پوشش قرار میدهند اشاره نمود. مشاورههای روانشناسی و مددکاری اگر به شیوههای درست و دقیق صورت پذیرند میتوانند در کمک به چنین آسیبهایی در جامعه اثربخش واقع شوند.
https://www.magiran.com/article/4109837